24 مرداد 1401
خوشنویسی از جمله هنرهای اصیل ایرانی است که سرآغاز آن به پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان برمیگردد. در آن زمان نیاز به خط و خوشنویسی به منظور گسترش دین اسلام بیش از پیش احساس میشد. اما در ابتدا برای تحریر آیات قرآن و احادیث از خط کوفی استفاده میشد. به تدریج استفاده از این خط آنچنان گسترش پیدا کرد که سردر تمام مساجد، کتیبهها و رواق مذهبی به خط کوفی مزین شد. بعدها ایرانیان در قرن چهارم نوعی خط کوفی را ابداع کردند که به خط کوفی ایرانی مشهور شد. ظهور این خط را تا حدودی میتوان دیباچه رشد و گسترش خوشنویسی ایرانی به شمار آورد.
همان طور که گفتیم از قرن چهارم هجری و از دوران سلجوقیان، خط کوفی ایرانی برای کتابت مورد استفاده قرار میگرفت. اما با گذشت زمان، خط کوفی ایرانی جای خود را به خط نسخ داد. ظهور خط نسخ به همت ابن مقله صورت گرفت.
ابوعلی محمد بن علی بن حسین بن عبدالله معروف به ابن مقله در سال 272 هجری قمری در بیضا فارس به دنیا آمد. هر چند او در علوم و فنون مختلف شهره و سرآمد دوران بود، اما بیشتر به واسطه هنر خوشنویسی ماندگار شده است. او خط نسخ را در سال 310 هجری قمری در زمان خلافت عباسی و وزارت ابن فرات خلق کرد. بعدها این خط به دلیل سهولت در تحریر، خط نسخ نام گرفت و در تمام ممالک اسلامی رایج شد.
هنر خوشنویسی ایرانی ریشه و پیشینه خود را تا حد زیادی مدیون ابن مقله است. زیرا خطوط ششگانه و اصول دوازدهگانه خوشنویسی به او نسبت داده میشود. او در ابتدا خط محقق را براساس خط کوفی ابداع کرد و بعدها آن را قاعدهمند کرد. بعدها خطوط ریحان و ثلث را به همین طریق ابداع کرد. توسعه خطوط توقیع و رقاع نیز به همت ابن مقله، بعد از خط نسخ صورت گرفت. ابن مقله هر کدام از این خطوط را برای نوشتن مطالب خاصی ابداع کرده بود و الف را مقیاس اصلی حروف به شمار میآورد.
ابن مقله با وجود اینکه سه بار به سمت وزارت خلفای عباسی رسید، اما در اواخر عمر اسیر زندان الراضیبالله شد و در نهایت زندگی پر فراز و نشیب او در همان زندان و در سال 328 هجری قمری پایان یافت و در بغداد به خاک سپرده شد.
میرعلی تبریزی از جمله کاتبانی است که نقش بسیار مهمی در تکامل خط نستعلیقی که امروزه میشناسیم داشته است. میر علی تبریزی در حدود سال 790 هجری قمری به دنیا آمد. براساس دانشنامه بریتانیکا، تولد و وفات میر علی تبریزی هر دو در تبریز بوده است
هر چند پیش از میرعلی تبریزی خط نستعلیق به صورت پراکنده در برخی از دست نوشتهها و اسناد مکتوب وجود داشته است. اما میرعلی تبریزی نخستین کسی بود که آن را به عنوان یک خط مستقل عرضه کرد و با قاعدهمند کردن نستعلیق، به آن هویتی مجزا بخشید. در واقع میرعلی تبریزی خط نستعلیق امروزی را از ترکیب دو خط نسخ و تعلیق به وجود آورد. در رسالههای قدیمی آمده است که میر علی حرکات سیال خط نستعلیق را در خواب و از پرواز غازها الهام گرفته است.
میرعلی تبریزی مدتی را در بغداد و در دربار سلطان احمد جلایر بود. او در سرانجام در سال 850 هجری قمری وفات یافت. از جمله آثار او میتوان به کتابت کلیات فارسی خواجوی کرمانی به خط نستعلیق اشاره کرد.
سلطانعلی مشهدی یکی از معروفترین خوشنویسان و نستعلیقنویسان ایرانی در قرون نهم و دهم هجری قمری است. نظامالدین سلطانی ملقب به سلطانعلی مشهدی در سال 841 هجری قمری در مشهد متولد شد. او شاگرد مولانا اظهر تبریزی بود و در طول عمر پربار خود توانست شاگردان زیادی از جمله سلطان محمد خندان را تعلیم دهد.
شیوه منحصر به فرد او در خوشنویسی و نستعلیقنویسی باعث شد او در دربار گورکانیان هند مقبولیت زیادی داشته باشد، به گونهای که او به دربار سلاطینی چون ابوسعید گورکانی و سلطان حسین بایقرا راه یافت. گفته میشود کتابت تمام کتیبههای مصر و مدارس هرات، توسط سلطانعلی مشهدی صورت گرفته است.
سلطانعلی مشهدی در سال 926 قمری در سن 85 سالگی در هرات فوت کرد، اما پیکر او به آستان مقدس امام رضا انتقال یافت و در مقابل پنجره فولاد دفن شد.
تاریخچه پرفراز و نشیب هنر خوشنویسی ایرانی، رشد و تکامل خود را بعد از سلطانعلی مشهدی، مدیون میرعلی هروی است. میرعلی هروی ملقب به کاتب سلطانی، پسر میرمحمد باقر ذوالکمالین، در هرات به دنیا آمد.
او در اوان جوانی نزد پدرش به کسب علوم و فضائل پرداخت و شاگرد زیدالدین محمد از شاگردان سلطانعلی مشهدی بوده است. میرعلی هروی بعدها در زمینه خوشنویسی آنقدر پیشرفت کرد که از استاد خود پیشی گرفت. حتی گفته میشود خط او از نظر رعایت اصول و استحکام، بسیار برتر از خط سلطانعلی مشهدی بوده است.
آوازه میرعلی هروی باعث شد که او خیلی زود به دربار سلطان حسین میرزا بایقرا راه یابد و از مقربان این دربار هنرپرور شود. او تا سال 1911 یعنی سالی که سلطان حسین میرزا بایقرا وفات یافت، در دربار بود و به دلیل شایستگی، لقب کاتب سلطانی را دریافت کرد.
میرعلی هروی شاگردان زیادی را تعلیم داد و به همین دلیل تاثیر زیادی بر هنر خوشنویسی پس از خود گذاشته است. از جمله شاگردان معروف او میتوان به میرمحمد باقر، مالک دیلمی و میرچَلَمه اشاره کرد.
میرعلی هروی سرانجام در سال 951 هجری قمری در بخارا وفات یافت.
میرعماد حسنی قزوینی یکی از مشهورترین خوشنویسان تاریخ هنر خوشنویسی ایران است. میرعماد حسنی در سال 961 هجری قمری در قزوین به دنیا آمد.
میرعماد حسنی نقش زیادی در اعتلای هنر خوشنویسی ایرانی داشته است و تلاشهای او باعث شد که خط نستعلیق از نظر صاحبنظران خطوط اسلامی، عروس خطوط نام بگیرد. او در تمام آثارش اصول دوازدهگانه خوشنویسی را رعایت میکرد. خط میرعماد از چنان زیربنای مستحکمی برخوردار بود که تا چند قرن بعد، خوشنویسان از روی قطعات او مشق میکردند. میرعماد نسبت طلایی اجرای حروف و کلمات را در خط نستعلیق پیدا کرد؛ او حتی این نسبتها را در فاصله بین سطور، مجموعه چلیپاها و کادرهای کتابت نیز رعایت میکرد. ارتقای چلیپانویسی و قطعهنگاری به جایگاه یک هنر مستقل، مدیون تلاشهای میرعماد حسنی است.
میرعماد حسنی سرانجام در سال 1024 هجری قمری به دستور شاه عباس صفوی و به ظن پیروی از مذهب تسنن، به قتل رسید. از میرعماد حسنی آثار زیادی بر جای مانده است که در موزههای معتبر ایران و جهان نگهداری میشوند.
گوهرشاد یکی از معدود زنان خوشنویس پرآوازه ایرانی است که در قرن یازدهم هجری میزیسته است. گوهرشاد دختر میرعماد حسنی بوده است.
گوهرشاد ملقب به گوهرشاد حسنی سیفی، از دوران نوجوانی نزد پدرش به تعلم خط پرداخت. او علاوه بر خوشنویسی، در شعر نیز دستی بر آتش داشت. او بعدها به همسری یکی از خوشنویسان مشهور آن دوران به نام میرمحمد علی ملقب به خدیوالخطاطین درآمد. حاصل این ازدواج فرزندان زیادی بود که همگی از خوشنویسان ممتاز زمان خود بودند.
گفته میشود او و برادرش میرزا ابراهیم پس از قتل پدر توسط شاه عباس صفوی، از بیم جان به عثمانی یا هند مهاجرت کردهاند. او بعدها در سال 1032 قمری به زادگاهشان قزوین بازگشت و سعی کرد با کمک برادرش، مجلس تعلیم خط پدر را احیاء کند.
گوهرشاد سرانجام در سال 1038 هجری قمری در قزوین وفات یافت. از جمله آثار ممتاز او میتوان به کتابت گلستان سعدی اشاره کرد.
میرزا غلامرضا اصفهانی یکی از برجستهترین استادان خط نستعلیق و شکسته نستعلیق است. او در سال 1246 در اصفهان به دنیا آمد و پدرش او را به دلیل توسل به امام رضا، غلامرضا نامید.
میرزا غلامرضا اصفهانی خیلی زود و در سن 5 سالگی به مکتب رفت و در 7 سالگی خواندن قرآن را فراگرفت. او در خاطرات خود ذکر کرده که در سن 7 سالگی در خواب نزد امام علی (ع) میرود و همین خواب الهامبخش او برای پرداختن به خوشنویسی بوده است. او از همان زمان، یادگیری خط را فراگرفت و از 9 سالگی به حسن خط مشهور شد. آوازه او در خوشنویسی باعث شد که از همان جوانی به دربار محمد شاه قاجار احضار شود. او پس از مرگ محمد شاه، همچنان مورد توجه پدرش یعنی ناصرالدین شاه قاجار قرار داشت.
میرزا غلامرضا اصفهانی از جمله معدود کسانی بود که همزمان در زمینه کتابت به خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق مهارت داشته است. او در ترکیببندی حروف و کلمات مهارت داشت. او در کتابت از محکمترین شیوههای خوشنویسی استفاده میکرد و در کنار کتیبهها و قطعات نستعلیق و شکسته نستعلیق، سیاهمشقهای زیادی نیز از او به یادگار مانده است.
میرزا غلامرضا اصفهانی در سال 1304 هجری قمری وفات یافت و آرامگاه او در ابن بابویه شهر ری قرار دارد. آثار زیادی از او در زمینههای چلیپا، مکررنویسی و کتیبهنگاری برجای ماندهاند که از جمله آنها میتوان به کتابت رساله تحفهالوزرا اشاره کرد.
میرزا رضا کلهر نقش زیادی در پایهگذاری خط نستعلیق امروزی ایفا کرده است. او در سال 1208 در گیلانغرب به دنیا آمد و از مشهورترین خوشنویسان دوران قاجار به شمار میرود.
میرزا رضا در نوجوانی به خوشنویسی روی آورد و بعد از آمدن به تهران، به شاگردی میرزا محمد خوانساری درآمد. میرزا رضا بیشتر از روی کتیبههای باقیمانده از میرعماد مشق میکرد و همین تلاشهای شبانهروزی باعث شد تا عیوب فنی و زبانشناختی نستعلیق را شناسایی کند. آوازه شهرت او باعث شد که توسط ناصرالدین شاه قاجار به دربار احضار شود، به گونهای که مدتی ناصرالدین شاه شخصاً نزد او مشق میکرد. میرزا رضا خط نستعلیق را از نظر هندسی و تناسب به حد تعادل رسانید و سعی در نسخزدائی کامل از خط نستعلیق داشت.
سرانجام میرزا رضا کلهر در 29 مرداد 1271 در سن 63 سالگی در تهران در اثر وبا درگذشت. از جمله آثار خطی برجسته او میتوان به فیضالدَموع اشاره کرد که در کتابخانه سلطنتی ایران نگهداری میشده است.
میرزا محمد حسین سیفی قزوینی از استادان برجسته خط نستعلیق در یکصد سال اخیر به شمار میآید که نقش زیادی در گسترش شیوه خوشنویسی میرزا رضا کلهر داشته است. او در 27 فروردین 1240 هجری قمری در قزوین به دنیا آمد.
میرزا محمد حسین سیفی در دوران نوجوانی و اوان جوانی برای زیارت راهی عراق شد، اما به دلیل تنگدستی به ایران بازگشت و در سال 1271 یک آموزشگاه خوشنویسی را در تهران دایر کرد و اسم آن را دارالکتاب گذاشت. او به دلیل کتابت شاهنامه فردوسی برای مظفرالدین شاه، عمادالکتاب لقب گرفت. عمادالکتاب مدتی نیز معلم مشق احمد شاه قاجار بوده است و حتی در اواخر عمر نیز چند سالی در سمت خوشنویس مخصوص در دربار پهلوی فعالیت میکرده است.
عمادالکتاب جزء آخرین حلقه خوشنویسانی به شمار میآید که هنر خوشنویسی قدیم را به دوران معاصر پیوند دادهاند. او علاوه بر اینکه هنر خوشنویسی میرزا رضا کلهر را احیاء کرد، توانست شیوه کتابت او را کامل کند. عمادالکتاب علاوه بر نسخ و شکسته نستعلیق در نقاشی آب رنگ و سیاه قلم نیز دستی بر آتش داشته است. او به پاس تلاشهای بی وقفهاش در عرصه هنر در سال 1313 نشان درجه یک فرهنگ را از وزارت معارف وقت دریافت کرد.
عمادالکتاب سرانجام در سن 75 سالگی در سال 1315 هجری شمسی در تهران وفات یافت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. علی حاتمی شخصیت رضا تفنگچی سریال هزار دستان را با اقتباس از زندگی عمادالکتاب شخصیتپردازی کرده است.
سخن آخر
هنر خوشنویسی در هزار سال اخیر دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. اما در هر دوره مردان و زنان بزرگی از این سرزمین کمر به اعتلای آن بستهاند و با تلاشهای بسیار آن را بسط داده و تکامل بخشیدهاند.
اما آنچه در دوران اخیر هنر خوشنویسی را تهدید میکند زندگی ماشینی و آنلاینی است که روز به روز ما را بیشتر از نوشتن دور میکند. به همین دلیل امروزه علیرغم افزایش منابع اطلاعاتی و امکانات، هنر خوشنویسی برای بقا به توجه و ابتکار عمل زیادی نیاز دارد. تنها در این صورت است که این هنر، همانند میراثی ماندگار به نسلهای آینده انتقال خواهد یافت.
منابع:
ahlolbait wikipedia kojaro wikishia
محل برگزاری: دفتر طراحی گرافیک نصیرزاده